به گزارش مشرق،کانال تلگرامی مطالعات خلیج فارس در مطلبی با عنوان ️ بهای صلح نوشت:
به چند دلیل، عادیسازی عربستان با اسرائیل میتواند بازی را در خاورمیانه تغییر دهد:
مهمترین کشور عربی سنی - که پادشاه آن، سلمان بن عبدالعزیز آل سعود، لقب رسمی "خادمین حرمین شریفین" را دارد - با اسرائیل صلح خواهد کرد.
این امر باعث کاهش عنصر مذهبی درگیری بین کشورهای دارای اکثریت مسلمان و اسرائیل میشود.
علاوه بر این، عادیسازی همکاریهای اقتصادی و امنیتی ضمنی اسرائیل و عربستان را از سایه خارج، و علنی میکند؛
تلاشهای چین برای تقویت نفوذ نظامی و اقتصادی خود در منطقه را محدود میکند.
عادیسازی به وضوح در خدمت منافع ملی ایالات متحده است؛ و منافع اسرائیل را تامین خواهد کرد. هنگامی که نتانیاهو در اواخر سال ۲۰۲۲ قدرت را از سر گرفت، معاهده صلح با عربستان سعودی را به عنوان اولویت اصلی معرفی کرد، زیرا این پیمان اسرائیل را در یک استراتژی منطقهای گستردهتر برای مقابله با ایران و نیروهای نیابتی آن ادغام میکند.
درک این هدف در حال حاضر نیز به او اجازه میدهد تا بخشی از اعتباری را که با حمله حماس به اسرائیل در اکتبر گذشته از دست داده بود، پس بگیرد.
عادیسازی همچنین به نفع سعودی خواهد بود. یک معاهده دفاعی با ایالات متحده امنیت ملی عربستان را تقویت میکند و به پادشاهی اجازه میدهد تا بر اولویت واقعی خود، یعنی تحول اجتماعی و اقتصادی که در چشمانداز ۲۰۳۰ ترسیم شده، تمرکز کند.
اگرچه محمد بن سلمان خواهان یک معاهده دفاعی با ایالات متحده است و میداند که عادیسازی با اسرائیل شرط اساسی آن است، اما او توافقی را دنبال نمیکند که به تشکیل کشور فلسطین نپردازد. پیش از جنگ غزه، این متقاعدسازی پادشاهی آسانتر بود. اما از آنجایی که تصاویر مرگ و ویرانی [در غزه]، افکار عمومی عرب را ملتهب کرده، بهای عادیسازی نیز افزایش یافته است. برای اینکه ریاض اکنون با عادیسازی روابط با اسرائیل موافقت کند، رهبری عربستان باید ببیند که گامهای معناداری در جهت تشکیل کشور فلسطین برداشته میشود.
البته، برای بسیاری از اسرائیلیها، پس از حملات ۷ اکتبر حماس، چشمانداز تشکیل کشور فلسطین غیرقابل تصور شد، زیرا آنها میترسند که حماس بر چنین کشوری تسلط یابد. به همین دلیل، دولت بایدن شیوه توصیف اهداف خود را تغییر داد و از ایده برداشتن گامهای زماندار و غیرقابل برگشت به سوی تشکیل کشور فلسطین و به سمت ایده توسعه مسیری معتبر به سوی تشکیل دولت فلسطین دور شد. در حال حاضر، حتی آن زبان نرم نیز، بیش از آن است که نتانیاهو بپذیرد.
هماهنگسازی نگرانیهای اسرائیل درباره تشکیل کشور فلسطین با نگرانیهای عربستان برای فلسطینیها یک چالش بزرگ خواهد بود. اگر قرار است نتانیاهو با سعودیها معامله کند، ابتدا باید خود و سپس افکار عمومی اسرائیل را متقاعد سازد که برآورده کردن خواستههای عربستان تهدیدی مرگبار برای اسرائیل به شمار نمیرود؛ و سپس باید از راستگرایان افراطی در دولتش، مانند بنگویر و اسموتریچ، که از رعایت شرایط عربستان سعودی برای عادیسازی سرباز میزنند، جدا شود.